این است معنی همبستگی و صلح اجتماعی.
3- حاکمیت الهی، به مفهومی که در اسلام دارد، زیانی به دموکراسی و حکومت مردم نمی رساند و با مفهوم جمهوری تعارض ندارد، زیرا در تحلیل نهایی، اراده پروردگار در خواست امت ظهور می کند. دست او با جماعت است و هیچ واسطه ای در این میان وجود ندارد. پیامبر بت ها را شکست تا واسطه ها را بردارد و حجابی بین خالق و مخلوق باقی نماند. بنابراین، هیچ فرد یا گروهی نمی تواند به نام حاکمیت الهی بر مردم حکومت کند و خود را از مشاوره و رأی ملت بی نیاز بداند.
پذیرفتن قالب جمهوری از جانب رهبر انقلاب نیز به همین معنی است. پس، باید گفت، حاکمیت ودیعه و امانت الهی است که به ملت داده شده تا در چهارچوب احکام اسلامی و با مشاوره یکدیگر سرنوشت خویش را تعیین کنند. بنابراین، پرسش اصلی به این باز می گردد که آیا محدود بودن مجلس شورای ملی به اصول شرع در اسلام با مفهوم دموکراسی و در نتیجه با جمهوری منافات دارد یا نه؟
4- ریشه این فکر که در حکومت های دموکراسی دولت حق حاکمیت مطلق دارد و هیچ مانعی نمی تواند آن را محدود کند، از روسو، نویسنده نامدار سوئیسی است. این حکیم پرشور، در فلسفه سیاسی خود آشکارا زیر نفوذ هگل قرار گرفته و به نام