ولی آنچه دور از انتظار به نظر می رسد ناشکیبایی پاره ای از روشنفکران است که چون همه چیز را کامل نمی بینند بنیان انقلاب را نفی می کنند. گروهی از ناراضیان و ته مانده های حکومت سلطنتی و عاملان استعمار نیز به این بحث ها، که می توانست سازنده و مفید باشد، رنگی از خشونت و شیطنت می دهند و با خرده گیری های نابجا و تحریف واقعیت ها اذهان عمومی را مشوب می کنند، چندان که امروز بسیاری از جوانان به واقع سرگردانند و بیم آن می رود که حوادث آینده آنان را به بیراهه کشد.
اگر از اختلاف سلیقه های طبیعی درباره رویدادهای اجتماعی و اداره آنها بگذریم، به نظر می رسد که ماده اصلی گفتگوها شکل و محتوای حکومت آینده است. همه نگران هستند که دستاوردهای انقلاب سرانجام در چه قالبی ارائه می شود؟ آیا به استبدادی دیگر می انجامد؟ آیا نوید آزادی و عدل و قسط به گوش می رسد؟ آیا قانون اساسی بر پایه جامعه توحیدی بی طبقه بنا می شود یا به حکومت مطلق روحانیون منتهی خواهد شد؟ آیا دادگستری باقی می ماند یا محاکم شرع جایگزین آن می شود؟ آیا زنان می توانند در جامعه آینده نقشی سازنده و درخور شأن خود داشته باشند؟ آیا برای تعدیل ثروت و برانداختن ریشه های بهره کشی نامشروع طرحی وجود دارد؟ و

نظر خود را ارسال کنید