نیرو برای اینکه دشمنان بترسند و دست به تعرض نزنند. آن وقت علاوه بر اینکه استراتژی معانی مختلفی پیدا کرده است، توانایی کامل هر دولت بر اقدام به جنگ نسبت به گذشته هم فرق کرده است. در گذشته حاصل جمع چند عامل مادی و معنوی بود؛ اما اکنون عبارت است از بالا نگاه داشتن قدرت بازدارندگی ضمن حفظ تصمیم بکارگیری همین نیرو.
در گذشته برای امور و پدیدههایی مثل درگیری مطلق و مستقیم، درگیری مستقیم محدود، درگیری غیرمستقیم، جنگ محلی مفاهیم و معانی خاصی وجود داشته است. اینک تمام این قضایا و امور در سایه پیدایش سلاح هسته ای مفاهیم خودشان را از دست داده اند و به شکل جدیدی در آمده اند. مثلاً امروزه جنگ محلی، بین المللی و جنگ نیابتی پیدا شده است. در گذشته دو دولت در یک گوشه دنیا با هم کشمکش داشتند نام این جنگ، جنگ محلی بود، گاه یک دسته بندی جهانی بود که با یک دسته بندی جهانی دیگر جنگ می کرد نام آن: جنگ بین الملل، جنگ جهانی بود. امروز دیگر جنگ محلی نداریم، جنگی که دو دولت کوچک در یک گوشه دنیا با هم داشته باشند. چرا نیست؟ برای اینکه گفتیم ابرقدرت ها از درگیری مستقیم پرهیز می کنند اما در همین حال به مطامعشان می رسند از طریق جنگ های محلی. برای اینکه بتوانند