اما نه از طریق تهدید به نابودی دشمن -کاری که دالس می کرد- و استراتژی آمریکا در آن دوره بر این مبتنی بود که به محض اینکه دشمن قدمی در یک جای دنیا برداشت ما او را تهدید به نابودی کنیم. [در] جنگ محدود کار ما این نیست که دشمن را با نیروی هسته ای تهدید کنیم و از اقدام بازبداریم. پس بازدارندگی در این استراتژی چگونه است؟ به وسیله جنگ محدود با وسایلی که ما انتخاب می کنیم و طبق نقشه ای که خودمان طرح می کنیم نمی گذاریم دشمن حتی اگر یک جنگ محدود هم شروع کرد به مقصود خودش برسد. بنابراین محروم ساختن دشمن از اینکه بتواند با زور چیزی به دست بیاورد یک نوع بازدارندگی است. خوب اگر نمی خواهیم تهدید با نیروی هسته ای بکنیم چگونه دشمن را باز می داریم؟ معلوم است با نیروی محدود تهدید می‌کنیم. تهدید با نیروی محدود برای دشمن باورکردنی هم هست. چون می  داند به کاربستن تهدید یا اجرای تهدید به معنای انتحار متقابل نیست. همه مساله این است که نیروی محدود چگونه باشد؟ در بررسی این مساله است که می بینیم پس از آنکه آمریکا استراتژی جنگ محدود را اتخاذ کرده چه نیروهای متنوعی را تدارک و تهیه دیده است و چه طرح های جنگی برای تمام مسائل و نقاط بحرانی جهان آماده داشته باشد که در هرجا دشمن یک

نظر خود را ارسال کنید