نیات خویش آگاه سازیم بلکه برای اینکه استراتژی خود را به او بفهمانیم تا در جریان تصاعد و تکامل عملیات رزمی به مذاکره هم بپردازد تا هر بار دومی که از پی اولی می آید امر بر او واضح باشد، چرا که قواعد بازی باید برای دشمن روشن باشد. لازمه اش این است که از ابتدای جنگ راه هایی برای تماس داشته باشیم و این تماس ها را حفظ کنیم و او را از نیات خودمان آگاه سازیم که او قبل از ما دست به تصاعد نزند.
در واقع کسانی که قواعد جنگ محدود را پذیرفته اند به دو دسته تقسیم شده اند هر کدام هم دلائلی دارند که دیگر لازم نیست مشروحاً ذکر کنیم چون جنبه تاریخی دارد.
گفتیم به وسیله همان تحولی که به آن می گویند فاصله موشکی میان شوروی و آمریکا، شوروی ها هم ذخایری از سلاح های هسته ای تاکتیکی گوناگون پیدا کردند و آن منطق کیسینجر و طرفداران نظریه جنگ های محدود که می تواند با سلاح های هسته ای تاکتیکی هم باشد دیگر رد شد؛ زیرا غربی ها می گفتند ما بر شوروی تفوق تکنولوژیک و صنعتی داریم و شوروی بر ما به لحاظ نیروی انسانی تفوق دارد. آمریکا و غرب براساس اصل اول که تفوق تکنولوژیک است یعنی داشتن سلاح های هسته ای تاکتیکی متنوعی به صورت گلوله توپ اتمی، موشک هوا به زمین اتمی، موشک