میدان رزم به کار می رود یا در صحنه عملیات به کار می رود و آثار تخریب اش به این شکل نیست که یک ملت و یک کشور را به خطر بیندازد. می توانیم این سلاح‌های تاکتیکی را که خودش از نظر قدرت ضربه زدن مراتبی دارد به تدریج و در صورت لزوم در محدوده وسیع تری به کار بریم یا مقدار آن ها را بیشتر کنیم یا انواع دیگری را به آن بیافزاییم.
تصاعد به این شکل انجام می گیرد؛ ولی این جنگ ها، جنگ محدودند. تا وقتی که سلاح‌های هسته ای استراتژیک به کار نرفته است جنگ یک جنگ محدود است. از تحولاتی که به وقوع پیوسته و باید به آن توجه داشت یکی این است که فکر انهدام دشمن را باید از سر به در کنیم. پیش از جنگ های هسته ای هدف جنگ عبارت بود از انهدام نیروی دشمن به قصد تسلیم وی. گاهی هدف، نابودی دشمن بود؛ به عبارت دیگر اگر نتوانیم دشمن را نابود بکنیم ولی بتوانیم نیروی مسلح اش را نابود بکنیم دشمن تسلیم می شود چون دشمن از خودش دفاع می کند و به وسیله نیروهای مسلحش مانع رسیدن ما به هدف های مان می شود پس اگر نیروی مسلح دشمن را نابود کردیم، تسلیم می شود. اساساً منظور از جنگ رسیدن به یک هدف خاص است. مثل متلاشی کردن نیروی نظامی دشمن، یا قطع رابطه نیروها با فرماندهی و امثال آن تا تاب مقاومت از دشمن سلب و

نظر خود را ارسال کنید