عدول کرد البته نه به این معنی که به سر عقل آمد بلکه پس از اینکه این استراتژی بررسی شد. شاید در همان وقتی که این ها در مراکز تحقیقات آمریکا بحث می شد شوروری ها همین استراتژی را پیش گرفتند. آن ها نیروهای مختلفی را آماده کردند و خودشان را برای مقابله با استراتژی جدید آمریکا مهیا ساختند. مثلاً انواعی از سلاح های هسته ای تاکتیکی ساختند که می توانستند به جای اینکه یک کشور را منهدم کنند یک سپاه یا یک ارتش یا یک لشکر را منهدم کنند. وقتی که ذخایر هسته ای تاکتیکی و استراتژیک شوروی متنوع شد، حتی بر آمریکا هم تفوق پیدا کرد.
کیسیجر و نظامیان و دولت آمریکا سرانجام این استراتژی را تعدیل کرده و تعریف جنگ محدود را چنین تغییر دادند که جنگی است که در آن سلاح هسته ای تاکتیکی به کار نمی رود و جز با سلاح های معمولی انجام نمی گیرد.
اصل هفتم: این بود که جنگ را به این طریق انجام بدهیم که به طور متناوب مقادیر درجه بندی شده از نیروی نظامی را به کار بنندیم. تنفس و فرصت تجدید محاسبه به دشمن بدهیم.
اصل هشتم: ناچاریم راه هایی برای تماس با دشمن باز کنیم و این تماس ها را حفظ کنیم نه تنها برای اینکه او را از

نظر خود را ارسال کنید