اینجا به کار می بریم و چقدر دایره جنگ را وسعت می دهیم. دشمن ضمن این جنگ و این فاصله های نفس کشیدن و تجدیدنظر و محاسبه مجدد تماس سیاسی مستمر هم با ما دارد تا بتواند فکر بکند و از راه مذاکره و تماسی که با ما دارد به خواسته های ما تن بدهد چون همان گونه که گفته شد غرض از جنگ محدود وارد آوردن ضربات پیاپی برای در هم شکستن اراده دشمن نیست بلکه به عکس باید تکامل عملیات نظامی به گونه ای صورت گیرد که در چند مرحله اتفاق افتاده و مجال ارزیابی به دشمن بدهد تا پیش از شروع مرحله بعدی بتواند سود و زیان های ادامه جنگ و هم انجام مذاکره و معامله را به دقت بسنجد و تصمیم خودش را در این مورد بگیرد که تن به ادامه جنگ بدهد یا به مصالحه. اگر دشمن حاضر نشد تجدید نظر کند و جنگ را ادامه داد ضربه سخت تر و خشن تری باید بر دشمن وارد شود. بنابراین دشمن هر وقت حاضر به تسلیم نشود باید بداند چه ضربه ای را با چه سختی و خشونتی و چه خسارات و تلفاتی را تحمل خواهد کرد. مطابق همان جدول درجه بندی شده به کارگیری نیرو.
یک زمان کیسینجر معتقد بود که اگر ما آخرین مرحله خشونت و شدت نیروهای کلاسیک را به کار بردیم و دشمن تسلیم نشد می توانیم سلاح های هسته ای تاکتیکی به کار ببریم؛ بعدها از این نظر