به این شکل وجود دارد که چون جنگ هسته ای نمی توان انجام داد باید نیروها و وسایل غیرهسته ای وجود داشته باشد و در اختیار ابرقدرت آمریکا باشد تا بتواند شوروی را در جنگ های محدود و کشمکش های منطقه ای بدون به کار بردن سلاح هسته ای شکست بدهد. این چیزی است که قبل از کیسینجر وجود داشته است.
می گوید: «بازگردیم به جنگ با سلاح های معمولی». پس جنگ پس از عصرِ هسته ای بازگشته است به عصر جنگ های معمولی و کلاسیک با سلاح های غیر هسته ای. دیگران هم به این نتیجه رسیده اند که باید نیروهای متنوعی وجود داشته و در اختیار آمریکا باشد به تناسب نوع و کیفیت و حجم تعرضی که دشمن می کند از این نیروها انتخاب و در آن منطقه با موفقیت به کار برده شود. «تناسب نیرو با مرتبه، نوع و کیفیت مبارزه جویی دشمن یا تعرض دشمن» اصلی است که قبل از کیسینجر دیگران هم مطرح کرده اند، و بسیار مهم است. آمریکا معتقد است، وقتی که با دشمن در یک جنگ محدود با سلاح های کلاسیک و معمولی درگیر می شویم، اگر موفقیت نیافتیم می توانیم سلاح های بیشتری را به کار ببریم، یعنی جنگ را تشدید بکنیم و سپس تصاعد ببخشیم. یکی از مراحل متصاعد جنگ به کار بردن سلاح های هسته ای تاکتیکی است. سلاح تاکتیکی که در