دلیل سوم این است که مبارزه تسلیحاتی تخفیف پیدا می کند. می گوید که وقتی استراتژی انهدام محدود یا محدودیت دائره انهدام را پیش بگیریم دشمن می گوید که اگر یک جنگ هسته ای رخ بدهد مراکز نظامی من و نیروهای نظامی من، پایگاه های من، زیردریایی های من، ارتش من، پادگان های من از بین می روند اما شهرهای من از بین نمی روند بنابراین تا دشمن ما اینجور استراتژی پیش گرفته ما هم با آن در مسابقه تسلیحاتی درگیر باشیم و بر سلاح های خود می افزاییم. از اینکه دشمن هم سلاح هایش افزایش پیدا می کند ما ترسی به خود راه ندهیم، حاضر به مذاکره و مصالحه بر سر محدود کردن سلاح های هسته ای و پیش گیری از جنگ برنیائیم. اما اگر ما این استراتژی را پیش گرفتیم که نه تنها ارتش تو و پایگاه های تو را می زنیم بلکه شهرهای تو را هم می زنیم، دشمن می بیند که این کاری بسیار خطرناک است [و] زود حاضر میشود که مسابقه تسلیحاتی را تخفیف بدهد، با ما وارد مصالحه می شود، مذاکره می کنیم، سلاح ها را تا اندازه ای محدود نگه داریم که برای زدن نیروهای نظامی طرفین کافی باشد بیش از این دیگر افزایش ندهیم که شهرهای همدیگر را بزنیم.
چهارم این است که با استراتژی پیشنهادی ما یعنی کنامارا موشک های کبرای آمریکا لازم است که هدف ها را بزنند موشک هایی