موضوع دیگری بیندیشم و درواقع اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آن که مشکلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می‌شمردم. مقدمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می‌آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه فیلسوفان بزرگ در این مسئله بشوم."
از همینجا می توان به ذهن نقاد او در ریشه‌یابی مسائل و تشخیص اصول از فروع پی برد. مقدمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی هرچند هر یک مفید فائده هستند اما همه در حکم فروعند و ارزش خود را هنگامی کسب می‌کنند که اصل و ریشه استوار گردد. از این رهگذر است که فیلسوفان و عرفا و متکلمان در نظر او بزرگ جلوه می‌کنند در اینجاست که عامل بسیار مهم دیگری در شخصیت استاد مطهری وارد می‌شود که بی‌شک یکی از عوامل بسیار مهم در تکوین شخصیت علمی و فلسفی او بوده است. این عامل همان شیفتگی و علاقه‌ای است که به اندیشه‌های فلسفی، عرفانی و کلامی داشته‌اند و سرانجام خود نیز قهرمان بزرگ صحنه این اندیشه‌ها می‌گردد. آن استاد شهید خود دراین‌باره چنین می‌نویسد:
«به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی که در مشهد مقدمات عربی می‌خواندم فیلسوفان و عارفان و متکلمان- هرچند با اندیشه‌ها شان آشنا نبودم- از سایر علما و دانشمندان و مخترعان و مکتشفان در نظرم عظیم‌تر و فخیمتر می‌نمودند- تنها

نظر خود را ارسال کنید