یک شرط، به شرط این که با صراحت بگوید من از این آیه چنین برداشتی دارم و اصرار نداشته باشد که حتماً مقصود از آیه همین برداشت بوده است. چرا؟ چون اگر بخواهد بگوید این آیه منحصراً این معنی را می دهد، آنوقت کس دیگری هم پیدا می شود که روح او از این فرد مترقی تر و تشنه تر و بافت های اندیشه ای و رفتاریش فراتر است، آیا می توانیم راه را بر برداشت او ببندیم؟
این مطلبی است که من خود بدان مقید بوده ام و در بحثهای تفسیری که داشتم هر وقت خواستم آیه ای را با برداشت نوی معنی کنم، سعی کردم آن برداشت شخصی را حتی در ترجمه فارسی دخالت ندهم و بگویم ترجمه آیه این است و برداشت من از آیه آن. توصیه می کنم ترجمه آیات را از برداشت شخصی خود جدا کنید، که ممکن است برداشتی مترقی تر از برداشت شما هم وجود داشته باشد. به همین دلیل که به برداشت خود اهمیت می دهند؛ باید به برداشت دیگران هم اهمیت دهید، همان برداشت های زنده را می گویم چون همان برداشت های زنده هم درجات مختلفی دارد.
8- در همین برداشت های زنده گاهی به انحرافهای عجیب برخورد می کنیم، یک نمونه از این انحراف های عجیب مربوط است به طلبه ای که مراحل تحصیلی معمولی را تا پایان سطح (پاورقی: دوره طلبگی سه دوره است، مقدمات، سطح و خارج که همان دوره دکترا و فارغ التحصیلی است.) خوب گذرانده و در شهر خودش سطح درس می دهد، ایشان یک نوشته تفسیرگونه ای دارد که این اواخر آورده بود من ببینم، و می خواست چاپ کند و گفت