بنابراین گسترده کردن آیات در این مدار و در قلمرو امامت قرار می گیرد، حالا اگر امامت مطلق و در حد امام معصوم باشد می گوئیم مخصوص امام معصوم است، و اگر در قلمرو امامت نسبی است که غیر معصوم را هم شامل می شود (پاورقی: جانشین امام) می گوئیم از شئون امام نسبی است اما یک عالم محقق که اصلا در مدار امامت نیست ولو علامه باشد نمی تواند این گستردگی را لمس کند.
10- در قرآن، آیات متشابه وجود دارد، کلماتی هست که معانی آنها خیلی روشن نیست از قبیل فواتح سوره الم یس، کهیعص (پاورقی: در پرسش های بعدی توضیحی در این زمینه داده می شود.) و امثال اینها. علاوه بر اینها در قرآن احیانا «کلمات و جملات دیگری هست که معنای خیلی روشن ندارد و نوعی رمز است. به این گونه جملات و کلمات و رفتن و بدنبال کشف مطلب جدید رفتن و روی ذوقیات حرف زدن نیز روش نادرستی است و سبب می شود مطالبی به حساب قرآن گذارده شود که هیچ ارتباط روشن و مستندی به قرآن ندارد.
وقتی یک گوینده رسما اعلام می کند که در گفتارش اشاره ها و رمزها و کنایه ها هست مخصوص آنها که کلید این رمز را دارند، چرا یک کتاب می خواهد ما اصرار کنیم که این رمز را کشف کنیم بدون آنکه کلیدش را داشته باشیم. هستند کسانی که از قبیل تلاشها در مورد کهعیص و حم و حمعسق و نظائر اینها کرده و هر کس به سلیقه خود سخنی گفته است، یکی گفته کهیعص به حساب ابجد اشاره است به زمان ظهور امام زمان عج. دیگری توجیهی دیگر و... این کارها واقعاً انحرافی است و باید از آن سخت خودداری شود.