، باید صاحب نظر و مجتهد و عادل باشد و علاوه بر اجتهاد و صاحب نظری و ایدئولوگ بودن و عدالت باید برای رتق و فتق و تدبیر کارهای سمت خودش ورزیدگی و مهارت و لیاقت داشته باشد. اینها شرایط اصلی است،
بنابراین در عصر غیبت برای چنین کسانی امکان برداشت هائی از آیات قرآن که مربوط به سمت و نقش رهبری آنها می باشد طبعاً بیشتر است و آنها بهتر می توانند اشارات قرآن را در این زمینه درک کنند تا کسانی که از این مدار خارجند. اما کسانی که زیر نظر یک رهبر ایفای وظیفه میکنند، لازم نیست مجتهد باشند، زیرا در موارد نیاز از او نظرخواهی می کنند.
سئوال: چون قرآن و جهان هر دو مخلوق خدا هستند از این جهت شباهتی بین قرآن و جهان هست بدین معنی که همانطور که در شناخت جهان هر چه بشر جلوتر می رود پرده ی جهلش بیشتر کنار می رود، گرچه اصول و قوانین کلی حاکم بر جهان جاودانی است، آنها تغییر نمی کند بلکه شناخت بشر است که هر چه جلوتر می رود، دقیق تر جهان را می شناسد. قرآن هم که یک اعجاز جاویدان برای همه عصرها و نسلها اینچنین است و از این نظر شباهت دارد به جهان؟
جواب: روشن است که در قرآن اشاره هائی هست که فهم آنها با تکامل اندیشه بشری ارتباط مستقیم دارد.
ولی این بدان معنی نیست که قرآن شناسی در همه موارد پابپای طبیعت شناسی جلو می رود.
سئوال: با توجه به اینکه بعضی مسایل هست که در قرآن هیچ اشاره به آنها نشده مثلاً این که رکعات نماز چه مقدار باشد، دو رکعتی بودن نماز صبح و سه رکعتی بودن مغرب و امثال این و مسایلی دیگر از