برگزیده بودند به بهترین وجه نشان‌دهنده همین روابط غلط اجتماعی است که خود از نتایج جامعه‌شناسی استبداد است. طبیعی است در یک چنین نظام قطبی شده ای که حتی مقتدرترین نخست‌وزیرش خود را چاکر جان‌نثار و غلام خانه‌زاد می‌دانست و در برابر شخصیت‌های دولتی و دوربین خبرنگاران دست کودک نابالغ شاه مخلوع را می‌بوسید و تمامی نهادها و فعالیت‌های اجتماعی تنها در جهت حاکمیت بخشیدن به خواسته‌های یک نفر جریان داشت روح ابتکار و خلاقیت کشته شود و اطاعت کورکورانه رواج یابد و مردم به افرادی وظیفه ناشناس بی‌تفاوت و تک‌رو تبدیل شوند.
 این ویژگی‌ها که همگی معلول روابط ناهنجار جوامع استبدادی است، جملگی مخالف و حتی متضاد با آزادی و دموکراسی است. دموکراسی با حرف به دست نمی‌آید باید در عمل بدان تحقق بخشید و برای نیل به آن شرایطی لازم است که مهم‌ترینش تعهدات است و وظیفه‌شناسی، ابتکار و خلاقیت و بالاخره روح تعاون و همکاری دموکراسی تنها در سایه تعهد و احساس مسئولیت کردن و در اداره امور فعالانه شرکت نمودند به دست می‌آید. دولت در یک چنین نظامی حکومت نمی‌کند بلکه هدایت و نظارت می‌کند. و بیش از آنکه نقش اداره‌کننده داشته باشد نقش هماهنگ‌کننده دارد برای نیل به آزادی و دموکراسی ضرورتاً می‌باید این روابط اجتماعی را که میراث دوران سیاه استبداد و اختناق

نظر خود را ارسال کنید