نقاط است که ضربه میزند. تا زمانی که این نقاط ضعف وجود دارد جامعه آسیبپذیر است و در معرض خطر و یکی از نقاط ضعف مهم ما، همچون دیگر کشورهای جهان سوم، این است که معنی مفاهیم اساسی ای که به دنبالش هستیم به درستی برایمان روشن نیست و نمیدانیم چگونه و از چه راههایی می باید به هدف خود نایل آییم. و دشمن از همین ابهامها و سرگردانیها برای ضربه زدن استفاده میکند.
ما در این مقاله میکوشیم مشکلات جامعهمان را در برخورد با آزادی تحلیل کنیم و در مقالات بعدی به بررسی مفهوم و حدود آزادی و نیز دشمنان آزادی خواهیم پرداخت.
***
مشکل اساسی جامعه ما در برخورد با مسئله آزادی همچون بسیاری از ممالک از بند رسته جهان سوم عمدتاً ناشی از طرز تلقی خاصی است که از آزادی دارد. به این معنی که اولاً آزادی را اغلب به معنی نفی استبداد میفهمند و معتقدند تنها با ساقط کردن فرد مستبد میتوان به آزادی دست یافت و ثانیاً میپندارند آزادی یعنی نیل به خواستهها و آرزوها، از هر راهی که ممکن باشد، حتی اگر به پایمال شدن نظم و قانون، درنتیجه حقوق دیگران بینجامد. به عبارت دیگر آزادی را به معنی رسیدن به آنچه خود میخواهند میدانند بدون آنکه به امکانات و ظرفیت مادی و معنوی جامعه