حکومت دودمان پهلوی و حتی 2500 سال استبداد شاهنشاهی است از میان برداشت این روابط خصوصاً در جامعه ما به علت طولانی بودن دوران استبداد و نیز توسعه و عظمت ادارات و دستگاه‌های دولتی عمیقاً ریشه دوانیده است و باید بر طبق برنامه حساب شده‌ای آن را از میان برداشت زیرا در چهارچوب این روابط ما با تکیه بر آن‌ها که اساساً نتیجه و معلول استبداد گذشته‌اند، نمی‌توان جامعه را بازسازی کرد و به دموکراسی رسید.
 البته در این رابطه باید یک نکته بسیار مهم را تذکر داد و آن اینکه هم استبداد و هم آزادی بیش از هر چیزی و پیش از هرچیز مسئله‌ای از انسانی و به خود انسان مربوط می شود. این درست است که روابط اجتماعی در ساختن شخصیت انسان سهم مهمی دارند اما انسان موجود بی‌اختیاری نیست که محکوم جبرهای اجتماعی باشد.
 مردمی که تا به آن حد بدبین و بی‌تفاوت و نسبت به کار خود بی علاقه اند که فرار از مسئولیت را زرنگی و شمارند و انجام وظیفه را بی عرضگی، نمی‌توانند به شایستگی از موهبت آزادی استفاده کنند و پاسدار راستین حریم آن باشند. کسانی می‌توانند آزاد باشند و طرف‌دار آزادی که یک سلسله ویژگی‌های روانی و ظرفیت لازم روحی را کسب کرده باشند که عبارت‌اند از سعه صدر، تساهل، وظیفه‌شناسی، خود

نظر خود را ارسال کنید