نیرومند است که حتی حاضرند به اسم آزادی و در زیر لوای دفاع از حریم آزادی خود را به زور و عوامفریبی و مظلوم نمایی تحمیل کنند. و نمونه زنده چنین مواردی را میتوانیم در جامعه خود ببینیم.
در جامعه از بند رسته ای که با آزادی مطلق رسیده و مقامات رسمی هیچ محدودیت نامشروعی برای آزادی مردم تعیین نکردهاند همیشه آن کس که بیشتر از آزادی و دموکراسی دم میزند که بیشتر خصلت استبدادی دارد زیرا کسی واقعاً طرفدار آزادی است و میتواند از آزادی دفاع کند که اول خود در عمل آزادیخواه باشد و به آزادی احترام گذارد و نه اینکه شعار آزادیخواهی را حربهای برای زورگویی و تحمیل خود قرار دهد. چراکه آزادی ذاتاً مخالف و متضاد با زورگویی و تحمیل است. چه آن که این تحمیل با زور سر نیزه صورت گیرد و چه با عوامفریبی و مظلوم نمایی و تحت تاثیر قرار دادن جامعه.
اگرچه دیکتاتور سرنیزه به دستی که تمامی آزادیها و حقوق مشروع مردم را به زیر پا میگذارد و همه را برده خود میداند برحسب ظاهر با شخصی که اثر فرصتطلبی و جاهطلبی پیوسته دم از آزادی و دموکراسی میزند تفاوت عظیمی دارد، اما ماهیت هر دو یکی است. تفاوت شرایط موجب شده تا برای تحمیل خود از دو حربه استفاده کنند. اما هر دو یک خصلت (خصلت استبدادی) دارند و یک هدف