بندهای درونی داشته باشد.
 حال ببینیم آزادی به‌‌عنوان یک واقعیت اجتماعی چیست؟
 قبل از ورود به بحث باید دید که واقعیت اجتماعی چه مفهومی دارد.
 خیلی خلاصه واقعیت‌های اجتماعی نتیجه و برآمده های طبیعی یک جامعه اند. به عبارت دیگر نتیجه طبیعی شرایط موجود و نظام حاکم و فعلیت نیروهای بالقوه‌ای هستند که در بطن یک جامعه وجود دارد. با توجه به این تعریف آزادی در یک جامعه زمانی هست که به‌صورت واقعیت درآمده باشد. یعنی از متن روابط اجتماعی حاکم بیرون آمده باشد. اگر آزادی از بطن جامعه سر برنیاورد و پایگاه اجتماعی نداشته باشد چیزی به‌جز آزادی کاذب نیست.
 بنابراین با از میان برداشتن فرد دیکتاتور آزادی به دست نمی‌آید. به همان گونه که بلافاصله پس از آفت‌زدایی درختی که به آفت دچار شده درخت به بار نمی‌نشیند. جامعه‌ای که گرفتار استبداد است، همانند درختی است که به آفت‌زدگی مبتلا است. از میان برداشتن فرد مستبد تنها یک شرط لازم است و نه کافی.
آزادی به‌‌عنوان یک واقعیت اجتماعی همچون دیگر واقعیت‌های اجتماعی یک چیز انتزاعی و مجزائی نیست تا

نظر خود را ارسال کنید