را ضعیف نشان می دهد و به بهانه این که قوه تعدیل قیمت ها را ندارد سعی می کند غول های سرمایه ای آمریکا را بر ایران مسلط نماید!
آیا حکومت شاه واقعا نمی تواند چند نفر سرمایه دار داخلی را در برابر قانون رام کند؟ و بر فرض محال اگر قدرت آن را ندارد، آیا صلاح در همین بود که اقتصاد استعماری در برابر آن بتراشد؟ اگر این فلسفه شاه صحیح است ما از شاه سئوال می کنیم: شما که امروز جلو گران فروشان داخلی را که در چنگالتان اسیرند، نمی توانید بگیرید، فردا چگونه جلو سرمایه داران آمریکایی را که در داخل ایران متکی به مستشاران نظامی و حمایت آنان و در خارج به دولت آمریکا هستند توانید گرفت؟
ولی پر واضح و روشن است که فلسفه اجحاف، ماسک عوام فریبانه ای است که شاه بر چهره می زند تا اقتصاد استعماری و امپریالیستی آمریکا را در ایران به نحو اساسی پایه ریزی کند. استعمارگران وقتی با نقشه استعمار می خواهند کشوری را تیول خود قرار دهند، به اسم عمران و آبادی وارد کشور می شوند و وقتی خواستند اقتصاد کشور را قبضه نمایند، نخست به اسم تکثیر تولید و ارزانی اجناس دخالت کرده و سپس هم چون سرطان ریشه دوانیده تا سر حد قدرت و امکانات خود، خون مردم را می مکند! ملت ایران! جامعه روحانیت در این لحظات حساس بر حسب وظیفه اسلامی شما را