استقلال میهن و نابودی خلق به زنجیر کشیدن مستضعفین کوچکترین خمی به ابرو نمی آورند، گوئی که هیچ حادثه ای رخ نداده است (پاورقی: هفته نامه امت شماره 9، 23/ 3/ 58.)
خواب شهادت
آن روزها دائره فعالیت و مبارزه آیت الله سعیدی، به خاطر فشار و اختناق رژیم، محدودتر می شد، اما روح انقلابی او اوج می گرفت، و پیوسته نگران بود، که چه نقشه ی تازه ای بکشد، تا بتواند هدف خویش را تعقیب نماید، و بالاخره امام و راه امام را هیچ گاه از خاطر نمی برد.
حتی یک شب در عالم خواب می بیند، در نجف روانه منزل امام خمینی است، و سر راه خود به منزل علامه ی طباطبائی می رسد، علامه ی طباطبائی او را به درون خانه می خواند، و به او می گوید: سعیدی! دیشب در عالم خواب امام حسین (ع) دیدم که می فرمود: به سعیدی بگوئید: بیاید، چیزی نیست، ما نگهدار او هستیم!
سعیدی شهید وقتی از خواب بیدار می شود، سجده شکر به جا می آورد، و ماجرای خواب خود را پشت جلد کتاب «الواعظ

نظر خود را ارسال کنید