در این سال ها با نمونه های نه چندان زیادی از فعالیت مذهبی، سیاسی در مساجد و هیئت های مذهبی در تهران و تشکیل هیئت هائی با محتوائی متفاوت نسبت به گذشته تحت عنوانی «مکتب...» روبرو می باشیم.
رژیم به علت اعمال فشار و اختناق موفق شده بود مساجد را که در طی سال های 41- 42 اندک تغییری یافته بودند، دیگر بار به مکان های فاقد روحیه رزمنده و انقلابی و اسلامی تبدیل سازد. در چنین جوی از برادران شنیدم که عالمی مبارز برای امامت جماعت مسجد نو بنیاد موسی ابن جعفر واقع در خیابان غیاثی به تهران آمده است.
نیاز به زیارت چنین عالمی در آن وانفسای کمبود علمای متعهد بر آنم داشت تا به دیدارش بشتابم.
شبی به مسجد موسی بن جعفر رفته، پس از اتمام نماز عشاء هنگامی که جهت خروج از مسجد برخاست، خود را به او رساندم و از بختیاری، حضور طلبه ای آشنا و متعهد معارفه را آسان گردانید.
پس از اولین جلسه ی آشنائی، جزوات و نشریات مذهبی سیاسی را برایش می بردم، در طی ارتباطاتی که با او داشتم، مشاهده ایمان، صداقت، تقوی، عشق به مردم و فداکاری در راه افراد تحت ستم و شجاعت و صراحت کم نظیرش مرا بیشتر به او علاقمند ساخت.