میانه ای ندارند.
این مختصری بود از تاریخچه لیبرالیسم و مفهوم آن در فرهنگ بیگانه. اما آنچه که مدعیان برای تخطئه این مفهوم سر هم می‌کنند، به نظر ما جز برای تطهیر و تهذیب خود نیست. لیبرال ها برای اینکه سیاست گام به گام خود را که به جای ترقی و تعالی گام به گام، انقلاب را به سوی تلاشی و نابودی برده است توجیه کنند، اخیراً آخرین تیر ترکششان را به مغز انقلاب شلیک کرده اند که گوئی اینگونه تحلیل‌ها "القاء ایدئولوژی" از جانب بی گانگان و دارو دسته وابسته روسی است!!
ولی اگر مارکسیست ها به مقتضای دید تنگ خود با تفسیر مادی از جهان به این مساله صیغه ماتریالیستی می بخشند دلیلی ندارد که ما با بینش توحیدی خود در سراسر جهان و در همه طول تاریخ متوجه خصلت های مشترکی در میان انسان ها نگردیم که انسان را بین ناسوت ولاهوت نوسان می دهند.
حضرات لیبرال غافل از این فرق بنیادی توحیدیان و مادیگرایان در اینجا بر تشابهی تکیه می کنند که شباهت فیل را با فنجان به یاد می آورد و با تعبیری که بیان کردیم، آیا اکنون بدون آنکه آمریکا و آمریکائیان به ما انگی بزنند می توانیم بگوییم که هر انقلابی در پس خود جریانی رادیکال و جریانی لیبرال را به دنبال دارد؟
به نظر ما گرایشات غربی معلوم الحال آقایان که بر هر سر و بازاری هست و دیگر نمی توان با یک خروار سریشم آن را به مبانی مکتبی

نظر خود را ارسال کنید