را از فلسفه اسلامی اشاره خواهیم کرد، و روشن خواهیم ساخت که اعطاء این برچسب ها به ما از چه تفکری ناشی می شود.
ما که همواره در تمام تحلیل هایمان امپریالیسم آمریکا را دشمن شماره یک خود و خلق های جهان معرفی کرده ایم، ما که همیشه خواستار قاطعیت در حل تمام مسائل اقتصادی و سیاسی مملکتی بوده ایم! ما که با تمام وجود با رفرمیسم "لیبرالیستی التقاطی" با دستیاری مائوئیسم در کلیه وجوه مبارزه کرده ایم چگونه به ورشکسته های سیاسی وابسته به تزارهای نوین روس تمایل کرده ایم؟! ما هرگز تجربه جنگل را فراموش نکرده ایم و داغ خیانت های این حزب معلوم الحال را در کودتای آمریکایی 28 مرداد در دل داریم. حزبی که سرافرازانه و جانبازانه صداقت و صمیمت و اصالت اسلامی خود را بارها به توده های مسلمان میهن انقلابی ایران اثبات کرده است، چگونه با قماربازان سیاسی که اجدادشان بر تجددطلبی و مترقی خواهی رضاخان قلدر مهر تائید گذاشته اند سازش می کنیم؟
ما هرگز فراموش نکرده و نخواهیم کرد، که این "طرفداران تز گذار مسالمت آمیز به سوسیالیسم" اقدامات رژیم شاهنشاهی را در جهت دولتی کردن بخشهای خصوصی ستودند، و انقلاب سفید شاهانه را گامی در جهت امحاء فئودالیسم و تکامل تاریخ قلمداد کردند! ما اعتقاد داریم که حزب توده و سازمان منشعب از آن که ظاهراً به موضع چین تمایل پیدا کرده است و مائوئیسم بی اعتبار وطنی مشترکاً از روحیه ضد روحانی "لیبراسیم التقاطی" استفاده کرده و در پی تعقیب نیات الحادی خود هستند و این قسمتی از نقشه وسیع و گسترده استکبار جهانی برای القاء استنباطی آمریکایی و لیبرالیستی از اسلام در ایران است.