با سیل بنیان کن انقلاب که هدف و شعار اصلی آن رفتن شاه و استقرار جمهوری اسلامی بود، در پی آن بودند که با تائید ظلم و جنایت و قتل و غارت رژیم حاکم از یک طرف برای خود پایگاهی مردمی کسب کرده و از طرف دیگر ضمن توجیه این همه خیانات و جنایات زایدالوصف با انتساب به "اطرافیان" شاه چهره منفور و کریه این سگ زبون آمریکا را نیز تطهیر نمایند.
امروزه نیز، لیبرالیسم التقاطی با حمایت هدایت امپریالیسم، پایه قضیه مزبور و هر قضیه دیگری قرار می دهند، مسلم است که هر فرض و حکم و برهانی یا غلط است و یا صحیح، یا نادرست است و باطل است و یا حق و درست... و این حکم برای همه قضایا جاری و صادق است.
در رابطه با این حکم نیز می گویند "هیچ چیز مطلق وجود ندارد" دو صورت دارد یا درست است و یا غلط است، اگر درست باشد که هیچ مطلق موجود نیست بنابراین خود این جمله نیز که یک "چیز مطلق است" نفی می شود و منظور آن است که این نکته ارجمند فهمیده شود که حکم مزبور با ذات خود متباین و متغایر و متناقض است پس اگر راست بگوید خود جمله نیز مطلق نیست و حکم مزبور خود خود را نقض می کند، چراکه حکم، خود مطلق است، اگر غلط بگوید: پس بسیاری مفاهیم مطلق وجود دارد مانند خود جمله...
اگر گاهی غلط و گاهی درست باشد به همان ترتیبی که منطقیون

نظر خود را ارسال کنید