که وقتی قدرت دارند با زور و ظلم مبارزه می کنند و وقتی که قدرت ندارند کاری به کار کسی ندارند، ما هرچه واژه نامه های سیاسی را ورق زدیم و فرهنگ های مختلف را نگاه کردیم به چنین تعریفی از لیبرالیسم برنخوردیم، دیدیم که لیبرالیسم خواستار آزادی استعمار در نظام رقابتی سرمایه داری است و لیبرالیسم بر آزادی های فردی و نظم و قانون مورد نظر خود تکیه دارد و در بعضی موارد به محافظه کاری و کنسرواتیسم هم منتهی می شود، اما با چنین تعریف جامعی(!) برنخوردیم، که امیدواریم به زودی این نقص فرهنگی(!) رفع شود، و واژه ها و فرهنگ نامه ها در ارائه تعاریف خود تجدید نظر کنند.
ما در طول چند ماه اخیر شاهد انواع گوناگون و فراوانی از این تحلیل های خوشمزه بوده ایم. من باب مثال چندی پیش در یکی از روزنامه های صبح به بیوگرافی و تحلیلی از شخصیت سیاسی و ایدئولوژیک "بن بلا" یکی از رهبران انقلاب الجزایر برخوردیم که ضمن آن تحلیل گر ماهر و متبحر پس از شرحی از آنچه که بر بن بلا گذشت، و تاکید بر اینکه همیشه انقلاب فرزندان صدیق خود را خورده است کوشیده تا نشان دهد انقلاب ما نیز از چنین اتفاقی بی بهره نبوده و در حقیقت آن همه میزان و ترازو برای توزین این کیلو به کار رفته بود که چنین کسی و کسانی هم به عنوان بن بلای انقلاب ایران موجود هستند و ما ملت قدرشان را نمی دانیم! ای کاش آقای مقاله پرداز ذکری هم از "حواری بومدین" انقلاب می کرد تا قضیه منطقی تر جلوه می نمود.