اما واقعیت این است که آغاز و استمرار جنبش اسلامی در خاورمیانه آنچنان بر پیشانی تاریخ روشن و بی ابهام می درخشد و پیشگامان و پیش قراولان واقعی در این جهاد مقدس، آنچنان در تاریخ خونین خاورمیانه سیمای نورانی و روشنشان ، جلوه گر است که این تلاش های مذبوحانه و بی ریشه راه به جایی نخواهد برد و موفق به مقصود نخواهد شد.
لیبرالیسم التقاطی می کوشد که "خط امام" را خطی تازه و بی ریشه معرفی کند، بدین خاطر که مبارزان حبس کشیده و زنجیردیده را که در طول دردها و رنج های مهیب و کمرشکن گذشته- و علیرغم جو غالب التقاط و انحراف ناشی از عمل زدگی و عدم مطالعه اصیل ایدئولوژیک- به خط اصیل و مکتبی اسلام انقلابی، وفادار ماندند و به انحراف و التقاط دچار نشدند، افرادی بی سازمان و سرگردان معرفی کنند، اما واقعیت این است که "خط امام" علیرغم تبلیغات لیبرالیسم التقاطی نه تنها در طول سال های پس از 15 خرداد، خط سیاسی مشخص و معلومی را در میان خطوط گوناگون تداعی می کرد، بلکه به لحاظ فلسفی و ایدئولوژیک نیز، دارای ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فردی بود، که نگاهی سرسری و شتاب زده به جزوات ایدئولوژیک اسلامی متعهد، ما را بر این حقیقت، آگاه خواهد ساخت.
به راستی که خط امام، خطی نیست که پس از انقلاب به مردم معرفی شده باشد، بلکه در طول سالها اختناق و دیکتاتوری ویژگی ها و خصائص آن، بر دانایان و مبارزان مشخص و معلوم بود. لیبرالیسم