به فرهنگ اصیل اسلامی و در راس آن روحانیت مبارز و پیشگام، اطلاق می کرد و با استفاده از نفرت عمومی ملت از مارکسیسم و مارکسیست ها، همه مبارزین صادق و اصیل مسلمان را نیز در دیدگاه عمومی بی اعتبار جلوه می داد. جزوه های سبزی که از طرف ساواک در سطح وسیعی از جامعه با عنوان "مارکسیسم اسلامی نیرنگ تازه استعماری" و عناوین دیگر توزیع می شد، همه حکایت از آن داشتند که رژیم با تمام انرژی در جهت انزوای پرچمداران مبارزه اسلامی ضداستبدادی به عمل دست زده است.
انتشار آزاد داستان ها و نوول ها و قصه های ادبی با اندیشه ماتریالیستی و زیر عنوان رئالیسم و ناتورآلیسم به اشاعه الحاد که امید اصلی رژیم بود می پرداختند شاهدی گویا بر مدعای ما می باشد.
از این گذشته رژیم با اطلاق "مارکسیستهای اسلامی" به مبارزین مسلمان در پی جدایی روحانیت و روشنفکران بود که اتحاد فکری و عملی آنان رژیم را تهدید می کرد. اگر در دوران رژیم، سری به کتابفروشیهای آنچنانی می زدید، با مشاهده آثار چاپ شده با کیفیت مطلوب چخوف ها و گورکی ها و آفاناسیف ها و ادبیات خلق های جماهیر مختلف سوسیالیستی پی می بردید که سانسور و خفقان مطلق برای چه دستی و گروهی به شدت اعمال می شده است. این واقعیت واضح و روشن است و نیازی به توضیح و تفصیل بیشتر ندارد و تنها یک جو اخلاص و انصاف کافی خواهد بود که توطئه چپ و راست را علیه تکوین و انسجام اندیشه اسلامی