اثبات می کنند بنابراین قطعیت و حتمیت و ساری و جاری بودن آن نیز نقض می شود، و حکم از صورت "قانون" سقوط می کند. در مورد روحانیت و نقش آن در پیشبرد و استمرار انقلاب اسلامی نیز به گمان ما چنین مغالطه و خلطی صورت می گیرد اینکه ما با دیدن یک روحانی نما (مقدمه) استدلال کنیم که پس همه روحانیون این چنین اند (نتیجه) مانند آن است که آب را روی آتش بریزیم و بلافاصله استدلال کنیم که آب مایع است و آتش را خاموش می کند، بنابراین، مایعات به طور کلی آتش را خاموش میکنند، در صورتی که واضح و مبرهن است که بسیاری مایعات موجودند که نه تنها آتش را خاموش نمی کنند بلکه بر حدت و شدت و التهاب آن نیز می افزایند، مانند نفت و بنزین و اتر.
واقعیت این است که کوبیدن روحانیت بدین معنای مرسوم و متداول، یک مغالطه غیر منطقی و غیر عملی است، این تنها امپریالیسم آمریکاست که با دامن زدن به این آتش ها سعی در سوزاندن خرمن انقلاب می کند. امپریالیسم آمریکا مصمم است که به یاری لیبرالیسم این معنا را بر اندیشه ها القاء کند که چون در میان روحانیت افراد احیاناً فاسدی موجود هستند بنابراین کلیت روحانیت مورد تردید و تشکیک است، این سهل اندیشی که خواست امپریالیسم می باشد، بلائی است که بر افکار برخی نازل شده است آنگونه که ساده اندیشانه و بی تفکر و تدبر از بسیاری مقدمات به نتایجی می رسند که "منطقاً"