بااهمیت یکبار دیگر نیز مختل شد و آن هنگامی که 600 کارگر معدن به علت اختلاف بر سر دستمزد اعتصاب کردند.»
همانطور که بحق هلموت هارتمان اشاره کرده است، سال ها، احزاب امریکایی، نظیر دمکرات مسیحی، کارگر شیلی را با روش مختلف به سوی خود متمایل کرده بود و این برای کارگر شیلی دشوار بود که خود را با شرایط جدید تطبیق دهد (البته کارگران متوسط الحال نسبتا مرفه) و بنابراین نمی توانست، همپای تصمیمات انقلابی دولت آلنده با توطئه های سیا مبارزه نماید.
آلنده در حالی که می خواست تبعیض ها را از بین ببرد و فاصله ها را پر کند، معهذا تحریکات سیا باعث شد که حتی بخشی از کارگران، طبقات مرفه جامعه، کارمندان ادارات، اطباء و پرستاران و... با اقدامات اصلاحی- انقلابی او به ستیز برخیزند. این اعتصابات به قسمت های دیگر و از جمله شرکت های حمل ونقل نیز سرایت می کرد. (نقش شرکت های حمل و نقل را در مقاله دیگری باز خواهیم گشود).
تظاهرات خیابانی و درگیری با پلیس چندین بار به خشونت انجامید. "هلموت هارتمان" دربارۀ تظاهرات خیابانی چنین می نویسد:
ده ها هزار تن از اعضاء طبقۀ متوسط، کارگران و جوانان طی یک "راهپیمائی به خاطر دمکراسی" در خیابان های سانتیاگو صدای اعتراض خود را به گوش آلنده رساندند.(!)