تطهیر شدند و انقلابی و پیشتازان دمکراتیک!! ایران خود را لقب دادند. شدیدترین و بی اساس ترین انتقادات را از دولت و رهبری به عمل می آوردند، اما دولت ساکت بود.
وقتی وزارت ارشاد ملی تصمیم گرفت که قانون مطبوعات را با نظر نویسندگان و خبرنگاران حرفه ای– که هر کدام قلم ها برای رژیم سابق زده بودند– تنظیم نمایند، صداها از حلقوم نوکران امپریالیسم و صهیونیسم بلند شد که «قانون مطبوعات وسیله ای ست برای تجدید آزادی بیان و قلم!». متین دفتری، مزدور امریکایی اعلام کرد که «مطبوعات قانون نمی خواهد!!»
هر چقدر دولت در تبلیغات خود ضعیف بود، ضد انقلاب صد برابر آزموده تر و با تجربه تر بود، بطوری که انقلابی ترین اقدامات دولت را نیز شدیدا تحقیر می کرد.
دولت موقت با آنکه می دانست توطئه ها از جانب امریکا سازمان داده می شود، با آنکه می دانست هزاران ساواکی مشغول توطئه بر علیه انقلاب اسلامی ایرانند، با آنکه شخص نخست وزیر صریحا در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که در حوادث گنبد، چریک های فدایی خلق دست داشتند، معهذا، قاطعانه با آنها برخورد نمی کرد. هر روز خبر از یک توطئه می آمد، اما دولت موقت رفتار و سلوک آرام با ضد انقلابیون را در پیش گرفت بود.
«اقدامات انقلابی باید به موقع صورت می گرفت. ادارات باید به سرعت با فرمان امام تصفیه می شد، کارمندان زائد ادارات