شیلی مقادیر کلانی وام به شرکت های امپریالیستی، مقروض بود. اختلاف طبقاتی بطور چشمگیری در جامعه شیلی وجود داشت و فرهنگ مصرفی بر اقتصاد شیلی حاکم بود. از آنجا که آلنده از طریق مبارزات پارلمانی به حکومت قانونی رسیده بود، عناصر وابسته به امریکا، بطور انقلابی تصفیه نشده و در پست های حساس مملکت، در کابینه، در مجلس و در ارتش فعالیت می کردند. واضح است که در یک چنین جو ناهماهنگی، اگر رهبری از قدرت کافی در میان توده ها برخوردار نباشد، عناصر ضد ملی و ضد انقلابی با استفاده از زمینه های نارضایتی موجود، برای جذب مردم به سوی خود استفاده می کنند و پایه های حکومتی- دولتی را سست و در نهایت فرو می ریزند. قانون موقعی می تواند ارزش داشته باشد که قدرت تمسک خلق به آن بیشتر از قدرت توسل ضد خلق به آن باشد. در یک رژیمی که عناصر مختلف از وابستگان رژیم سابق اند، تمسک به فعالیت های قانونی نه تنها عملی انقلابی نیست، به سود ضد انقلاب تمام می شود.
باری، مساله بر سر وجود بحران اقتصادی و توطئه های امپریالیسم امریکا در شیلی بود. آلنده وارث نظامی بود که بیش از صد سال اقتصاد شیلی را به امپریالیسم انگلیس، آلمان و امریکا وابسته ساخته بود. خروج از این وضع نه کار یک شب و دو شب بود نه بدون همکاری و گذشت و ایثار کارگران، کارمندان،