برای حرکت انسان، همین مسئله به جاه و جاهطلبی و جاه دوستی را در نظر بگیرید مقام اگر نباشد این جاه دوستی در انسانها اگر نباشد، مردم نخواهند حیثیت خودشان را بیابند و نخواهند به شخصیت خودشان برسند. نتیجه چه میشود؟ انسان به هر نوع زبونی به هر نوع تو سری خوری و به هر نوع اتهام تن می دهد متهمش می کنند، شخصیتش کوبیده می شود، اگر بنا بود هیچ نوع جاه دوستی هیچ نوع موقعیت دوستی برای انسان نبود جهت منفی اش این بود که انسانها تن میدادند به زبونی و ذلت و اتهام و سقوط.
خود مسئله کسب حیثیت و کسب نفوذ انگیزهای است برای حرکت و برای تلاش. بنابراین لازم بوده این سائقه مادی وجود داشته باشد. اما سائقه های معنوی و ملکوتی که اصلاً هدف از خلقت انسان رشد و تکامل آنها است و بایستی در جهت آنها حرکت کند و آنها هم الی غیرالنهایه تا رسیدن به الله -که الله هم لایتناهاست- ادامه خواهد داشت.
و بنابراین حرکت تکاملی ما در جنبههای معنوی پایانناپذیر است و مثلاً علم دوستی در ما حد و مرز ندارد، اگر حد و مرز داشته باشد متوقف میشویم. فضیلت را چقدر باید دوست داشته باشیم. کمال را چقدر باید دوست داشته باشیم. شهامت و مناعت طبع و کرامت و نفس و فداکاری و انساندوستی و حقطلبی را چقدر باید دوست داشته باشیم اینها حد و مرز ندارد. راه همچنان برای حرکت باز است همیشه و مستمر و مستدام و بدون پایان.
برای آنکه این حرکت