یعنی اگر نفس هوس نفس راه افتاد دیگر بهشت در کار نیست، پس درست آن رویه ساقط کننده است. آن رویه منفی کار است، آن جاذبه شهوانی و حیوانی و پست انسان است که هوای نفس از آن تعبیر شده کسی که از خدا ترسید هوای نفس را سرکوب میکند و کسی که هوای نفس را سرکوب کرد به بهشت وارد می شود.
پس معلوم میشود مسئله بهشت و مسئله ترس از خدا با مسئله هوای نفس منافات دارد. و بالعکس هوای نفس در برابر خوف از خدا و در برابر بهشت قرار دارد در این آیه نفس با آن رویه حیوانی، شهوانی، ساقط کننده و اسارتبار تجلی کرده است و آدم را از خدا و از بهشت بازمیدارد.
آیه دوم:
«وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.» «سوره الحشر- آیه 9»
آن کسی که از حرص نفس و از شدت شوق و علاقه به مال دنیا خودش را حفظ کند، این چنین مردمی رستگار هستند، آزاد میشوند.
اینجا در برابر فلاح و رستگاری، شح نفس قرار گرفته یعنی اگر چنانچه آدم اسیر هوس نفس شد دیگر رستگاری در کار نیست. آزادگی و راه تکامل پوییدن درکار نیست. فلاح نوعی آزادگی است، رها شدن و وارستگی از قید اسارتها است، معلوم میشود که شح نفس باعث ذلت است، باعث بردگی و اسارت است، پس نفس در این آیه در رویه شیطانی و در رویه خاکیاش متجلی