مادی و الهی.
این موضوع را از آیاتی که در قرآن در زمینه خلقت مادی و طبیعی است میتوان استفاده کرد. آنجا که صحبت از تراب یعنی خاک، از صلصال یعنی آن خاکی که بهصورت سفال در آمده، گل خشک شده، به طوریکه وقتی شما دست به آن میزنید صدا از آن درمیآید. یا تعبیر «حماء مسنون» به معنی لجن، لجنی که تقریباً متعفن گردیده. یا تعبیر «طین لازب»، یعنی گل چسبنده اینها تعبیراتی است که در مورد انسان در قرآن بهکار رفته است. و همینطور سیر تدریجی که برای رشد طبیعی و مراحل تکاملی جنین انسان در رحم مادر گفته شده، از قبیل نطفه، علقه، مضغه و استخوان پیدا کردن و گوشت بر استخوان روییدن اینها همه تعبیراتی است که درمورد خلقت انسان در قرآن به کار رفته.
از این مجموعه جنبههای خاکی انسان استفاده میشود که در هرحال موجودی است مادی و سر برآورده از بطن جهان طبیعت و رشد یافته و در فضای طبیعت و در بین این عناصر و عوامل و مواد طبیعی. یا آیاتی که مسئله اکل، شرب، رزق، معیشت و این قبیل تعبیرات را به کار میبرد. یا آیاتی که نعمتهای مادی از قبیل اعناب (انگورها)، فواکه (میوه ها)، نخل، زیتون و انواع خوراکی ها و پوشاکی ها درمورد انسان بیان میکند، باز انسان را بهصورت یک موجود مادی مینگرد که نیاز طبیعی دارد به غذا یا مثلاً اصواف، اوبار، اشعار و جلود انعام (پشم؛ کرک، مو و پوست چهارپایان) (آیه 80 نحل) اینطور چیزها که شما از اینها لباس برای خودتان تهیه