شده است.
 آیه سوم:
«وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ.» «آیه 53- سوره یوسف»
این همان داستان یوسف است که آزمایش های مختلف برایش پیشآمد کرد. و قدرت روحی با تکیه به ایمان به خدا از خودش نشان داد و توانست بر شهوت نفس غالب بیاید. و بعد در خلال همین آیات می‌خوانیم:
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ.
 که من نفس خودم را تبرئه نمی‌کنم نمی‌توانم این تأمین را بدهم، این قاطعیت را ابراز کنم که هیچ‌گاه من لغزش پیدا نخواهم کرد، خاصیت نفس این است که لأماره بالسوءآدم را به کار بد فرمان می‌دهد.
 ببیند اینجا هم نفس به‌‌عنوان نفس اماره مطرح‌شده یعنی نفسی که مردم را به طرف سوء می‌کشاند خوب آیا مقصود از این نفس کل انسان است، کل هویت انسانی است، که گفتیم هویت انسان ابعاد مختلف دارد. و مجموع انسان این خاصیت لأماره بالسوء را ندارد و سپس این یکی از رویه‌ها و یکی از جاذبه‌های نفس است که نفس در این بعدش در این رویش و در این سائقه اش اماره می‌شود و انسان را به بدی‌ها فرمان می‌دهد.
 و آیه چهارم:
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ».
 ما انسان را آفریدیم و خبر داریم، می‌دانیم که نفسش چه وسوسه‌هایی برای او پیش می آورد.
 وسوسه نوعی فریب است که در درون

نظر خود را ارسال کنید