است.
بنابراین امر و نهیها در حوزه یک انسان و موجود مادی، موجود خاکی، موجود ناقص، مالاً نفع مالک نفع و ضررش به خودشان برمیگردد. ولی خدا غنی است تمام دنیا اطاعت بکنند به او چیزی اضافه نمیشود تمام مردم معصیت کنند بر دامن کبریایش ننشیند گرد. عصبانی نمیشود خشمگین نمیشود ناراحت هم نمیشود، اگر هم گاهی کلمه غضب را در مورد خدا میبیند این آن شرایط و زمینه ای است که برای مردم غضب و خشم میآورد. اما برای خدا غضب و خشم معنا ندارد که برافروخته بشود از جا در برود، عصبانی بشود. برای او در هنگامی که همه او را اطاعت میکنند یا همه او را معصیت میکنند. اصلاً آن حالت انعطاف و احساس روحی معنا ندارد که متأثر بشود یا خوشحال بشود، بنابراین خداوند هیچ نفع و ضرری از طاعت ما نمیبرد.
بعد میفرماید: خداوند بین این مردم معایش و زندگیشان را تقسیم کرد شرایط مختلف مادی و جغرافیایی و طبیعی برای هر فردی فراهم کرد. تا اینجا مقدمه بود اکنون شرایط متقین را یک یک بیان میکند.
پرهیزکاران در دنیا کسانی هستند که دارای همه فضیلتها هستند. همه خوبیها در یک انسان بایستی جمع بشود تا او را متقی بنامیم. یا با تعبیراتی که بعضی از افراد می کنند بگوییم پیشتاز اما ما نمیخواهیم این تعبیر را بپذیریم زیرا تعبیر بسیار ناقصی است و پرهیزگار این نیست که مثلاً بگوییم فقط راستگوست، فقط فداکار است فقط پاکدامن است، نه، مجمع فضائل و مجمع