میزند همهاش به نفع مردم است، دعا میکند اما برای مردم، برای استراحت مردم. مرزها محفوظ باشد جیش قوی بشود، پایدار بشود، آبادی باشد، بیمارها شفا پیدا بکنند، فقرا و محرومان نجات پیدا کنند، تازه وقتی به سراغ خودش می آید، خدایا دلم را پاک کن، خدایا علمم را خالص کن، خدایا گناهم را بیامرز یعنی به سراغ مادیات آن آخرها یک درصد. یک درصد.
بنابراین مقصود آن نیازهای مادی است و نتیجتاً اینکه جان آنها نفس آنها آمیخته است با عفت، با نوعی پاکدامنی، با یک نوع خلوص اصلاً این روح پاک است به اینجان عفت دارد، در سراسر وجودش عفت و پاکدامنی و بی رغبتی به گناه و فرار از شهوات و از آلودگیها و نظایر آن موج میزند.
مشاهده کردهاید گاهی یک فرد نجیب است، واقعاً، ذاتاً نجیب است او دیگر با تمام جانش عفیف است لازم نیست که همواره به خودش ور برود. جلوی خود را به سختی بگیرد که من این جا لغزش پیدا نکنم این ساخته شده است. اصلاً چنین است با تمام جان عفت دارد که واقعاً چقدر معطر است اینگونه جانها چقدر خوش نسیمند و این روحها چه باصفایند.
اینها روزگاران کوتاهی صبر کردند و استقامت کردند اما به دنبال این صبر کوتاهشان راحتی طولانی در پیش دارند چه تجارت سودمندی سرمایهگذاری اندک اما سود فراوان و نتیجهگیری فراوان یعنی چند صباحی در این دنیا که مجموعش 40 سال بود، 50 سال بود و 60 سال بود توانستند مقاومت کنند و کنترل کنند،