را در یک چهره بسیار متعالی می‌بینیم. آن‌جا دیگر همه غبارهای شهوات و غبارهای شیطانی و سائقه های مادی که می‌خواهد آن را له بکند و ساقطش بکند کنار می‌رود و نفس در آن جلوه متعالیش تجلی می‌کند، که فریاد خدا را از تمام سراسر وجودش بلند می‌کند و خدا را جلوه می‌دهد و فریاد می‌زند و لبیک می گوید، پس نفس، آینه خدا، تجلی خدا می‌شود و تازه گواهی می‌دهد و اصلاً خودش شاهد است که از نزدیک دیده.
 شاهد کسی است که حضور داشته باشد هیچ فاصله هم نباید باشد هیچ حجابی هم نباید باشد. شهادت می‌دهد گویی که حضور داشته یعنی هیچ فاصله‌ای بین او و بین ذات خدا وجود نداشته، با تمام وجودش خدا را لمس کرده این یک حالت متعالی است که قرآن نفس را با این حالت جلوه می‌دهد و اما آیه دیگر:
«انّ الْإِنْسانُ عَلي نَفْسِهِ بَصيرَةٌ.
 انسان نسبت به خودش بصیر است.
 آیه اولی خدا آگاهی بود، آیه دومی خودآگاهی است یعنی نفس انسان آن‌چنان روشن بین، روشنگر، نافذ ساخته‌شده که می‌تواند خودش را ببیند و درباره خودش قضاوت بکند و بشناسد و تا اعماق جان خود و خصلت‌های خودش فرو برود و خودشکافی و خودیابی کند و خودیاری کند. آیه دیگر:
«اقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيباً»
دیگر روز قیامت به او می‌گویند کتابت را بخوان، نفس تو کافی است که حسابگر اعمالت باشد. یعنی جانت جلوه‌گر عمل توست.
 این آیه

نظر خود را ارسال کنید