بسیار با آنچه که اینجا امام به عنوان متقی فرموده و لذا احساس میکند لازم است باز هم بخواند و باز هم به خودش یادآوری کند و تذکر بدهد.
اینها در هنگام بلا آنچنان هستند که در هنگام رفاه بعضی دارای دو چهره اند. هنگامیکه مصیبتزده هستند گرفتارند آنجا متوجه خدا میشود ولی همین که توفیقی پیدا کردند و راحت شدند خدا را از یاد میبرند. هنگام بیماری به دنبال نذر و نیاز و توجه، هنگام گرفتاری، هنگام فقر، هنگام قرض، هنگام سختی در بیابانی که گرفتار شدهاند، در کشتی که نشستهاند، قرآن فراوان میخوانند زیرا گرفتار امواج خروشان دریا شدهاند. آنجا دستشان به دعا دراز است و مخلص میشوند. متوجه خدا میشوند، عابد و زاهد و مسلمان میشوند اما همین که یک مقدار محیطشان باز می شود احساس میکنند که دیگر مثل اینکه مصیبتی ندارند، زندگیشان بنبست ندارد مشرک میشوند. اصلاً مشرک شدن لازم نیست بت برای خودش بتراشد خودش را جای خدا قرار می دهد احساس می کند ما همه چیز که داریم، همه کار می توانیم بکنیم به خدا هم احتیاج نداریم.
بنابراین کسی که در شرایط نعمت، در شرایط رها، آنچنان باشد که در شرایط بلا این حالت اطمینان روحی است به یک تربیت مناعت طبعی است که این روح بزرگ تربیت شده است و لذا همیشه ارتباطش با خدا محفوظ است و حتی موقعی که فتح و