نقش ارادی نفس و نقش سازنده و فعال آن، در این دو آیه دقت کنید:
وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفْسِهِ
إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
 این‌که رابطه است بین نفس و بین اراده و مشیت، بین دگرگونی‌ها و تغییرها و مصرف‌ها و سازندگی ها با آن چه که در درون پیدا می‌شود، با آن چه که از درون سرچشمه می گیرد:
إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
 خداوند سرنوشت مردم را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه در جانشان تغییری به وجود بیاورند و به دنبال این تغییری که در "خودی" خود آن‌ها درست می شود (تغییر در اخلاقشان، در رفتارشان، در موضع‌گیری‌هایشان، در جهت‌گیری‌هایشان، در هدف‌هایشان، در هوس‌هایشان) جامعه تغییر می‌کند و نظام عوض می‌شود در «من جاهد فانّما یجاهد لنفسه» هر کس که جهاد می‌کند، کوشش می‌کند و تلاش می کند نتیجه آن تلاش هم به خودش برمی‌گردد. این یک رابطه درونی است از این طرف باید خودمان ساخته بشویم تا مجاهده و مبارزه و تلاش و تغییر اجتماعی درست بشود.
و از آن طرف در دل تغییر اجتماعی، ما ساخته می شویم در دل مبارزه ما ساخته می شویم. از رازهای اینکه خداوند برای ما دستورهای عبادی قرارداده به خصوص وقتی که تأکید شده‌است که این عبادت را تکرار کنند، برای آن است که باید در جریان عمل این جان ساخته بشود، این روح ساخته شده شکل بگیرد. والا نه

نظر خود را ارسال کنید