حق خواه است و در عین‌حال هم موجودی سود جوست و غریزه جنسی دارد و تمایلات مادی طبیعی به غذا و جاه و مقام و مسکن دارد. آمیزه‌ای است از این شراره ها و سائقه ‌ها و جاذبه‌های گوناگونی که در این انسان متجلی شده است.
بعد می‌فرماید: «نبتلیه» و به همین دلیل ما او را آزمایش می‌کنیم اگر انسان دارای یک سائقه، یک حرکت، یک سیر و یک کانال بود، آزمایش نداشت، سربه‌زیر در آن کانال حرکت می‌کرد. این‌که دائماً در گرو تمایلات گوناگون و جاذبه‌های ضد و نقیض است، این حالت برای او یک وضعیتی به وجود آورده است که می‌تواند در معرض آزمایش قرار بگیرد تا بتواند با کدام نهاد بجنگد و تسلیم کدام نهاد بشود، خودش را در کدام مسیر قرار بدهد. چگونه با جاذبه‌های شیطانی مبارزه کند و بتواند خودش را در مسیر جاذبه‌های ملکوتی و الهی قرار بدهد.
 پس نبتلیه به دنبال «من نطفه امشاج» است و در پایان آیه می‌فرماید: «فجعلناه سمیعاً بصیراً»
 این انسان دارای گوش است و چشم. می‌شنود و می‌بیند و می‌یابد و می‌فهمد و بنابراین در او زمینه‌ای است. برای مرحله بعدی که: «انّا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً»
 چشم دارد، گوش دارد، جاذبه‌ها دارد، تمایلات گوناگون دارد. در عین‌حال ما در بستر این تمایلات متضاد درونی او صحیفه هدایت خودمان را گستردیم و راه را به او نشان دادیم در این آیه کلمه «اما» قابل‌توجه است یعنی این‌که یا می‌تواند شکر کند و یا می‌تواند کفران کند، می‌تواند در مسیر تکاملی قرار بگیرد، می‌تواند در مسیر سقوط قرار

نظر خود را ارسال کنید