این‌که انسان دارای اراده و مشیت که خدا به او قدرت و توان داده، در این گرداب و طوفان چه باید بکند؟
 می‌دانید خیلی راحت «لامارة بالسوء» آدم را می‌کشاند به طرف بدی، می‌کشد به طرف هوای نفس، هوس‌بازی، یک جا هم می‌کشد به طرف خدا، درست همین است که ما می‌گوییم خودسازی یعنی بسیج کردن همه نیروهای خدادادی انسان در طریق مهار کردن و تنظیم کردن و تعدیل کردن این جاذبه‌های مختلف درونی، و آن انسان موفق‌تر است که در این تنظیم و تعدیل موفق‌تر باشد و تابلوئی زیباتر ترسیم کند.
 تصور کنید یک مشت از مهره‌های قرمز رنگ و سبز رنگ و سفید رنگ به دستمان داده‌اند این‌ها را بایستی پهلوی هم بچینیم از توی آن چیزی در بیاوریم. چگونه بچینیم؟ با چه طرحی؟ با چه هدفی؟ و چه محتوایی؟ و چه چهره زیبایی؟ و یا چه چهره زشتی؟ ما علم دوستیم، فضیلت طلبیم، ما کمال طلبیم، ما خداجو هستیم. این‌ها ابعاد متعالی ماست. ما در درونمان شوق به خدا است می‌دانیم کسی که خدا را یافته در حضور خدا در لقاء خدا بوده در آن معنی عرفانی ظریف و دقیقش «اشهدهم علی انفسهم» و آیه:
«وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (سوره ق آیه 16)
 که ما از رگ گردن یعنی از بند جان شما به شما نزدیک تریم؛ یعنی حتی آن هوس‌های شما آن خودی‌های شما حجاب چهره شماست، حجاب

نظر خود را ارسال کنید