عالم و واقف باشد، او را پیدا كند و از او پیروی كند. آگاه باش! برای هر كسی كه خودش به سرحد امامت نرسیده است و ماموم است، حتما یك امامی دارد كه باید به او اقتدا بكند و حلال و حرام خدا را از او یاد بگیرد. گرچه حضرت این را خطاب به عثمان بن حنیف میگوید ولیكن یك امر كلی است. یك دستور كلی است. اصلا قرآن و كلمات بزرگان هم اینجورند. بسا یك آیهای از قرآن هست كه شأن نزولش یك داستان خاصی است. اما ما نمیتوانیم این آیه را به آن شأن نزول منحصر كنیم.
در یك روایتی هست كه حضرت میفرماید: اگر بنا باشد هر آیهی قرآنی كه راجع به یك موضوعی نازل شده است، ما بخواهیم این آیهی قرآن را منحصر به همان داستان و همان موضوع بكنیم، پس دیگر قرآن تمام شده و باید او را كنار بگذاریم. در حالیكه اینطور نیست. قرآن كتاب خدا و دستورالعمل ما تا روز قیامت است. بسا پیدا میشود كه مثلا مردی نسبت به زنش ظهار كرده است گفته است «ظهرك علی كظهرامی» آیه نازل میشود كه كسانی كه ظهار میكنند حكمش این است؛ این دیگر تا روز قیامت است.
یا مثلا فرض كنید در آیه غنیمت جنگ، در جنگ بدر غنیمتی بدست مسلمانان افتاد؛