زننده و بد است كه اینطور تفاوت و اختلاف در بین طبقه فقیر و طبقهی غنی باشد.
حضرت علی تا یك چنین كاری را از استاندارش میشنود، نامهی تندی به او مینویسد، در صورتی كه عثمان بن حنیف بسیار مرد شریفی هم بوده است. این یك چنین وظیفهی سنگینی است كه اگر كسی خلافت، حكومت یا ریاست جمهوری را پذیرفت، باید حساب كارش را تا آخر بكند. این را هم بداند كه اگر در دورترین نقطهی كشور یكی از عمال، یكی از استانداران، یكی از فرمانداران، یا كسانی كه از طرف او پستی را دارا هستند، كاری بر خلاف حق و عدالت انجام دادند، به حساب دولت مركزی گذاشته میشود و باید این شخص مراقب رفتار آنها باشد. خیلی مسئولیت بزرگی است، خیلی بار سنگینی است. مگر اینكه كسی بخواهد بعنوان مقام رئیس جمهور بشود، برای اینكه مقامی و موقعیتی داشته باشد. حالا دیگر هر بلائی به سر كشور میآید، بیاید. از نظر اسلام یك چنین رئیس جمهوری مطرود است. پس بنابراین حضرت علی (ع) و كسانی كه در خط حضرت علی هستند، به امارت و حكومت و خلافت بعنوان مقام و موقعیت نمینگرند، بلكه بعنوان مسئولیت و وظیفه و بعنوان اینكه مقدمه است برای اینكه حق را بپابداریم و باطل را برطرف بكنیم.