بود «از همه چیزهائی كه آسمان بر آن سایه انداخته تنها فدك در اختیار حضرت علی و حضرت زهرا بوده است»، در اینجا حضرت صریحا نفرموده است كه فدك ملك ما بود، این احتمال هست كه جنبه تملیك نبوده است، همین اندازه كه در اختیار حضرت زهرا و حضرت علی بوده است.
«فَشَحَّت عَلَیها نُفوسُ قَومٍ» یك عدهای بخل كردند به اینكه فدك در اختیار ما باشد. بر این فدك نفوس یك دستهای، بخل كرد. یعنی میل یك دستهای نكشید كه فدك، در اختیار ما باشد. حالا كه میل آنها نكشید، ما هم گذشت كردیم و به آن اصرار نكردیم، لذا میفرماید:
«وَ سَخَت عَنها نُفوسُ قَومٍ آخَرینَ»، «سخی» از ماده سخاوت است، «عَن» كه بعد از آن آمده است به اصطلاح متضمن معنی اعراض است. سخاوت كرد و اعراض كرد نسبت به فدك نفوس یك قوم دیگری كه ما باشیم.
یعنی یكدسته بخل كردند و گفتند كه فدك را بدهید، ما هم دادیم، نمیخواهیم دعوای آن را در دنیا بكنیم زیرا كه: «وَ نِعمَ الحَكَمُ اللهُ» حَكَم خداست، خدا در مسائل خوب حَكَمی است، یعنی ما كاری نداریم و حسابش با خدا است. خلاصه جنگ فدك را نمیخواهیم راه بیاندازیم.
«وَ ما اَصنَعُ بِفَدَكٍ وَ غَیرِ فَدَكٍ وَ النَّفسُ مَظانُّها فی غَدٍ جَدَثٌ»، میفرماید: فدك و غیر فدك به درد ما نمیخورد، چه