زندگی كنند. نه اینكه ماشین آنها آخرین سیستم و بهترین كاخ و بهترین فرش باشد. مخصوصا اینهائی كه در مملكت پست و مقامی دارند وظیفهی آنها بسیار سنگینتر میباشد. اینها كه در تهران هستند فكر میكنند كه بار سنگین مملكت بدوش آنهاست. میگویند كه ما كشور را اداره میكنیم، در صورتیكه بار سنگین مملكت بدوش تولیدكنندگان، كشاورزان و كارگران میباشد و متاسفانه هیچ كجا اسمی از آنها نیست و چه بسا همهی اقشار دیگر رفاهشان، وضع زندگیشان بهتر باشد از وضع زندگی آنها.
در همین كتاب نهجالبلاغه از پیغمبر اكرم (ص) نقل میكند كه: «وَ لَقَد كانَ- صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یأكُلُ عَلی الاَرضِ وَ یجلِسُ جِلسَه العَبدِ وَ یخصِفُ بِیدِه نَعلَهُ وَ یرقَعُ بِیدِهِ ثَوبَه. وَ یركَبُ الحِمارَ العارِی وَ یردِفُ خَلفَهُ وَ یكونُ السِّترُ عَلی بابِ بَیتِهِ فَتَكُونُ فیهِ التَّصاویرُ، فُیقولُ: یا فُلانَه- لِاِحدی اَزواجِه- غَیبیهِ عَنّی، َفاِنّی اِذا نَظَرتُ اِلَیهِ ذَكَرتُ الدُّنیا وَ زَخارِفُها.» (نهج البلاغه، خطبه 159)
پیغمبر هنگام غذا خوردن روی زمین مینشست، در صورتی كه پیغمبر حاكم مسلمانان هم بود و در مدینه