مادیت می‌رسد، سپس اولین مرحله‌ی تجرد پیدا می‌شود و آنگاه در تجرد هم تا وقتی كه دستش به ماده بند است، تلطیف می‌شود تا مجرد كامل می‌شود بعد مجرد كامل كه شد از بدن جدا می‌شود.
پس بنابراین اقوالی كه در نفس است ولو اینكه گفتیم زیاد است اما اصولش به سه قول برمی‌گردد:
1- «جسمانیه الحدوث و جسمانیه البقاء».
2- «روحانیه الحدوث و روحانیه البقاء».
3- «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء».
قاعده این بود كه ما اول یك معنائی برای نفس می‌كردیم كه معنای نفس چیست؟
جمادات و اجسام معمولا یك تشابهی در این جهت دارند كه هر جسمی یك خاصیت مخصوصی دارد و یك خواص مشتركی. همه‌ی اجسام دارای حرارت و برودت هستند. وزن دارند، ثقل دارند. حالا این سنگینی از جاذبه‌ی زمین است یا از چیز دیگر، بالاخره یك وزنی دارند. همه مكان دارند. از آن طرف هر جسمی یك خاصیت مخصوصی دارد. ولی ما می‌بینیم بعضی از این اجسام هست كه در عین حالی كه یك چیز است، افعال مختلفی از او صادر می‌شود كه عبارت است از نباتات و حیوانات و انسان.
از باب مثال نباتات را عرض می‌كنم. درخت زردآلو، یك واحد، یك

نظر خود را ارسال کنید