(انبیاء) كه مصلحت انسان را می‌دانند نقش موثری در تكامل انسان دارد كه حركت طبیعی را زیر نظر گرفته و در مسیر صحیحی قرار دهند. این نظری است كه صدرالمتالهین دارد.
صدرالمتالهین از آیات قرآن و روایات و كلمات فلاسفه مطلب خود را تثبیت می‌كند. ما دو نمونه از آیات را ذكر می‌كنیم.
نمونه‌ی اول آیه‌ی (12) از سوره‌ی مومنون است:
«وَ لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ مِن سُلالَهٍ مِن طین»
«ل» برای تاكید است «قد» هم برای تاكید؛ یعنی قطعا، بتحقیق ما خلق كردیم انسان را. «مِن سُلالَهٍ مِن طین» اصطلاحا «خلق» و «ابداع» در مقابل یكدیگر است.
«ابداع» آن چیزی است كه از عدم به عرصه‌ی وجود آمده باشد. خداوند متعال تمام عالم را «ابداع» فرموده است.
خلق آن است كه یك موجودی از موجود دیگری پیدا شود. لذا به «مِن» متعدی می‌شود. «لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ» ما انسان را خلق كردیم از خلاصه و شیره كشیده‌ای از گِل. «طین» یعنی گِل. «سلاله» بمعنای كشیدن است. خلاصه‌ای كه از گل كشیده و گرفته شده است.

نظر خود را ارسال کنید