است كه انسان بدست می‌آورد. چیز باز یافتنی. در لغت آمده كه یك چیزی كه مثل نعمت غیر مترقبه باشد، یك غنیمت جنگی، یا یك گنجی، یا یك معدنی كه انسان پیدا می‌كند، و لذا در فقه عقیده‌ی ما این است كه درآمدی كه انسان از كسب و كار بدست می‌آورد، آن مقداری كه خرج زندگیش می‌شود جزو غنیمت نیست و مؤونه‌ی سالانه از آنها مستثنی است و به اصطلاح فقهی تخصصا است نه تخصیصا، برای اینكه هر كس كار می‌كند، زحمت می‌كشد تا زندگیش اداره بشود، به اندازه‌ی مخارج سالانه‌اش غنیمت و نعمت غیر مترقبه نیست. اما اگر زیادتر بدست بیاورد، باز یافتی باشد، این حكم غنیمت را دارد. لفظ غنیمت در قرآن، آنچه كه گفته شده است مصداقش غنائم جنگی بوده است، ولی به حسب لغت، جنگ در غنیمت نخوابیده است. غنم یعنی گوسفند و چون گوسفند برای عرب مایملك خوبی بوده است، لذا كسی كه گوسفنددار بوده است مثل این بوده است كه یك غنیمتی داشته است. به هر حال غنائم جمع غنیمت است و غنیمت یعنی چیزهای باز یافتی. آنوقت می‌فرماید:
من مال زیادی از خودم ذخیره نكرده‌ام. یا غنیمت های جنگی، یا مطلق مال های باز یافتی دنیا را ذخیره نكردم. قبل از

نظر خود را ارسال کنید